نقش رویکرد مرکز گرا در احیای همکاری های جهانی

همکاری جهانی

چرا یک رویکرد مرکزگرا می تواند همکاری جهانی را احیا کند؟

رندر سه بعدی قطعات پازل کار تیمی World Business: همکاری جهانی حتی در بین دشمنان نیز قابل تقویت است.

همکاری جهانی حتی در میان دشمنان نیز قابل تقویت است.

تصویر: Getty Images/iStockphoto

بورگه برنده

رئیس مجمع جهانی اقتصاد

تاثیر ما

مجمع جهانی اقتصاد برای تسریع اقدامات در زمینه همکاری جهانی چه می کند؟
دستی که شیشه ای در کنار دریاچه گرفته است
نوآوری CROWDSOURCE
برای ارائه تأثیر در مقیاس، با پلتفرم دیجیتال جمع‌سپاری ما درگیر شوید
  • شکاف جهانی فزاینده ای وجود دارد که مشخصه آن افزایش رقابت و تقابل به جای همکاری است، اما چالش های جهانی نیازمند یک رویکرد مشارکتی است.
  • رویکرد مرکزگرا به ژئوپلیتیک – با تمرکز بر راه حل های عملی و مشارکت هدف به جای همسویی ایدئولوژیک – می تواند همکاری جهانی را احیا کند.
  • همکاری مؤثری که نیازهای ذینفعان را برآورده می‌کند و نتایجی را ارائه می‌کند، حمایت و اعتماد را افزایش می‌دهد و رهبران را تشویق می‌کند تا با یکدیگر بر روی اهداف مشترک برای منافع جامع جامعه کار کنند.

عصر کنونی با یک پارادوکس مواجه است: درست زمانی که همکاری جهانی برای اقدام اقلیمی، قدرت اقتصادی و پیشرفت فناوری حیاتی است، تمایل به همکاری در حال کاهش است.

درعوض، شاهد افزایش رقابت و تقابل هستیم که صندوق بین‌المللی پول را وادار می‌کند تا نسبت به تکه تکه شدن احتیاط کند «که همه را فقیرتر و کمتر امن می‌کند».

دلایل زیادی برای این شکاف جهانی فزاینده وجود دارد، اما یک عامل کلیدی کاهش شدید اعتماد به مکانیسم‌های جهانی است که همکاری را تقویت می‌کنند، که ناشی از این باور است که آنها در حال شکست هستند و وضعیت بد جهان را بدتر می‌کنند. سازمان ملل هشدار داده است که این “کسری اعتماد” می تواند به شدت مانع پیشرفت اجتماعی و اقتصادی شود و اهداف توسعه پایدار و سایر اهداف جهانی را تضعیف کند.

با این حال، تمایل کشورها برای روی آوردن به درون نباید تعجب آور باشد. در حالی که سیستم جهانی تعاونی – به ویژه چشم انداز اقتصادی به هم پیوسته – در کاهش فقر شدید و سایر مزایا ضروری بوده است، اما همیشه آنطور که باید عمل نکرده است.

جهانی شدن بارها و بارها موافق و علیه آن بحث شده است، اما یک مثال واضح که شایستگی ها و نارسایی های سیستم را برجسته می کند، ساخت واکسن در طول همه گیری است. واکسن‌های کووید-۱۹ با سرعت معجزه‌آسا ساخته شدند که با هماهنگی بین دولت‌ها، کسب‌وکارها و مؤسسات تحقیقاتی و همچنین سیستم تجارت جهانی تسهیل شد – واکسن BioNTech-Pfizer از 280 جزء از 19 کشور مختلف تشکیل شده است.

با این حال، فوریت و همکاری در توسعه واکسن به توزیع انجام نشد. در سال اول دسترسی به واکسن، کشورهای با درآمد بالا به نرخ واکسیناسیون 75 تا 80 درصد دست یافتند ، در حالی که کشورهای کم درآمد نرخ واکسیناسیون را زیر 10 درصد مشاهده کردند. فضای جهانی بهداشت به فضای رقابتی با مجموع صفر تبدیل شد که فقط باعث طولانی شدن همه گیری شد و به همه آسیب رساند.

ما اکنون در وسط یک حلقه منفی قرار داریم، جایی که گام‌های اشتباه در تلاش‌های تعاونی گذشته به بی‌اعتمادی دامن می‌زند و از همکاری‌های آینده جلوگیری می‌کند.

دنبال ژئوپلیتیک مرکزگرا

بازگرداندن همکاری جهانی و اعتماد اساسی آسان یا سریع نخواهد بود، اما به ویژه برای حل «چند بحران» ضروری است، زیرا چالش‌های پیچیده اقتصادی، زیست محیطی و امنیتی پیش رو تنها می‌توانند به صورت هماهنگ با یکدیگر مقابله شوند، حتی اگر همه دیدگاه‌ها همسو نباشند. .

پس رهبران برای افزایش اثربخشی و ایمان به همکاری جهانی چه کاری می توانند انجام دهند؟

سیاست داخلی تا حدودی بینش می اندازد. یعنی رویکرد میانه‌روی در بسیاری از کشورها بر ایجاد مشارکت‌های هدفمند، حتی با مخالفان، برای راه‌حل‌های عملی متمرکز است تا همسویی ایدئولوژیک.

این رویکرد ممکن است شهودی به نظر برسد، اما مشارکت‌های ژئوپلیتیکی را می‌توان با ارزش‌ها، ایدئولوژی‌ها و دیدگاه‌های مشترک به جای تعهد به نتایج هدایت کرد. در مشارکت افراد همفکر، که اغلب مبتنی بر اعتماد هستند و نه معاملاتی، مزایای بسیار زیادی وجود دارد. بنابراین آنها می توانند امنیت مربوطه و جمعی را افزایش دهند. با این حال، ارزش‌های مشترک تنها می‌توانند بدون نیاز به حل چالش‌های مشترک یا پیشبرد منافع جمعی، به دستاوردهای زیادی دست یابند.

سابقه نشان داده است که رویکرد مرکزگرا موثر است. به عنوان مثال، بخش خصوصی دارای سابقه طولانی ” همکاری ” است، به طوری که رقبا برای دفع ریسک مشترک، دسترسی به بازارهای جدید یا پرداختن به اولویت های گسترده تر مانند تغییرات آب و هوا همکاری می کنند.

با توجه به دومی، شرکت‌هایی از جمله رقبا – مانند ایرباس و بوئینگ، مایکروسافت و اپل – بخشی از ائتلاف First Movers هستند. صنعت و حمل و نقل از راه دور از طریق تعهدات خرید برای فناوری های سبز.

ما می دانیم که همکاری میانه رو می تواند در ژئوپلیتیک کارساز باشد. شايد مهم‌تر از همه، در طول جنگ سرد، ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي در زمينه حفظ وسيع‌تر محيط زيست و بهداشت جهاني، در ميان ساير زمينه‌ها، هماهنگ شدند. پروتکل 1987 مونترال یکی از پیامدهای این همکاری بود و نتایج کاهش آسیب ازن مشاهده شد. مثال دیگر کمپین جهانی تلقیح آبله است . این هماهنگی ایالات متحده و شوروی باعث شد سازمان بهداشت جهانی در سال 1980 اعلام کند که این بیماری ریشه کن شده است.

تعامل سازنده

اما لازم نیست به اواسط قرن گذشته برگردیم. یائیر لاپید، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، به خوبی این موضوع را برای همکاری جهانی میانه‌روی بیان کرده و آن را «دولت ارتباطی» نامیده است.

مجمع نقف که خطوط همکاری را در سراسر خاورمیانه ترسیم کرده است و اسرائیل را با امارات متحده عربی، بحرین و سایر کشورهای منطقه برای پیگیری برنامه های مشترک اقتصادی، انرژی و امنیتی مرتبط می کند، تنها یک نمونه است.

با این حال، به فعلیت رساندن رویکردهای میانه رو می تواند یک چالش، به ویژه در میان رقبا باشد. جان کری، فرستاده ویژه ریاست جمهوری ایالات متحده در امور آب و هوا، در مورد هماهنگی ظریف بین ایالات متحده و چین در مورد اقدامات اقلیمی، در سال 2023 گفت : “این کار باید با هم همکاری داشته باشد، علیرغم سایر تفاوت هایی که وجود دارد.”

این همکاری در ابتدا امیدوارکننده به نظر می‌رسید، و ایالات متحده و چین – دو بزرگ‌ترین تولیدکننده کربن در جهان – با هیاهوی بسیار، تعهد مشترک خود را به اقدام اقلیمی در COP26 اعلام کردند. با این حال، اندکی پس از آن، گفتگوها قبل از از سرگیری در اواسط سال 2023 به حالت تعلیق درآمدند و از آن زمان، آنها شکننده بوده اند – یادآور چالش های ذاتی در چنین تعامل سازنده.

ریسک بخشی از دستیابی به شکاف ژئوپلیتیکی است – سیاسی، شهرت یا موارد دیگر. منتقدان می توانند از جناح ها، متحدان و مخالفان خود بازیگران بیرون بیایند – کری در هنگام پیگیری مذاکرات آب و هوا با چین با انتقادات مشابهی روبرو شد .

سیاست داخلی درس دیگری برای کاهش این خطرات ارائه می دهد: ضرب المثلی که “همه سیاست ها محلی است”. رای دهندگان اغلب به آنچه بر آنها و جوامعشان تأثیر می گذارد بیشترین توجه را می کنند و به رهبرانی که این کار را انجام می دهند نیز پاداش می دهند.

در همکاری جهانی، رهبران باید اطمینان حاصل کنند که نتایج معنی‌داری را ارائه می‌دهند و منافع ذینفعان را در نظر می‌گیرند – این هدف باید ستاره شمالی آنها باشد. بنابراین، موافقت‌نامه‌های تجاری به طور فزاینده‌ای اقداماتی را برای پیشبرد برابری جنسیتی و اولویت‌های اقدام اقلیمی به کار می‌گیرند تا اطمینان حاصل شود که این توافق‌ها منافع عادلانه را برای مردم و جوامع به ارمغان می‌آورند. از آنجایی که همکاری مزایای معنادار و عادلانه ای را به همراه دارد، احتمال حمایت از همکاری مشابه افزایش می یابد.

به سوی اعتماد پایدار

جهانی‌سازی در سال‌های اخیر به دلیل ضعف حمایت سیاسی از یک سیستم تعاونی (آنچه صندوق بین‌المللی پول آن را «آهسته‌سازی» می‌نامد ، افزایش یافته است. با این حال، اقتصاد و جوامع ما هنوز به طور ناگسستنی به هم مرتبط هستند. تجارت، سفر و جریان های داده (و بیماری های همه گیر جهانی) ما را مقید می کند و تمایل چندانی برای برهم زدن این ارتباطات وجود ندارد. به گفته شرکت پیک DHL، «جریان‌های بین‌المللی علی‌رغم شوک‌های اخیر به‌طور قابل‌توجهی انعطاف‌پذیر بوده‌اند، به طوری که تجارت و بسیاری از جریان‌های دیگر در حال حاضر بسیار بالاتر از سطح قبل از همه‌گیری هستند».

این ارتباطات متقابل بدان معناست که آنچه در سطح جهانی اتفاق می‌افتد به صورت محلی بازتاب می‌یابد، همانطور که همه‌گیری کووید-19، بحران مالی جهانی و اثرات تغییرات آب و هوایی آشکار می‌شود.

اگر به درستی انجام شود، پرداختن به مسائلی مانند افزایش بدهی، کاهش چشم‌اندازهای اقتصادی و تأثیر گرمایش جهانی بر جوامع آسیب‌پذیر می‌تواند منافع محلی را به همراه داشته باشد. رهبران باید مسیرهای مؤثر و مشارکتی را برای پرداختن به این چالش‌های مشترک ترسیم کنند و نظر خود را در معرض رأی‌دهی خود قرار دهند.

این عصاره از کتاب «مرکز باید حفظ شود: چرا مرکزگرایی پاسخی به افراط‌گرایی و قطبی‌سازی است » ویرایش شده توسط یایر زیوان گرفته شده است. این کتاب در ۲۷ ژوئن در جلد سخت و کتاب الکترونیکی منتشر شده و در https://geni.us/TheCentreMustHold در دسترس است .

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *